نشست پژوهشی با موضوع زبان قرآن و رویکردهای غرب به آن
استاد بیانات خود را با سلام و صلوات و یاد آوری مباحث گذشته آغاز نمودند . ایشان فرمودند آنچه در قرآن بیان شده آیا همان است که من می فهمم یا غیر آن است ؟
گروه هایی که در این باره صحبت کرده اند مانند مطلعه می گفتند ما نمی دانیم . قدرت و مقام پروردگار در مقام تشخیص ما نیست .
گروه دوم مشبهه اینکه صفات خدا شبیه صفات انسان است .فهمیدن قدرت خدا مثل فهم و قدرت انسان است .
گروه سوم مکتب تشکیک بودند فهم ما فهم عرفی نیست لذا آنچه من میبینم غیر از آنچه است که خدا می بیند .
نظر شیعه اینکه اجمالا می شود صفات خدا را درک کرد و خدا شناسی یک بحث اجمالی است .
معنا داری گزاره های دینی چهار نظریه غالب در او شکل گرفت :
1- الهیات سلبی : ما صفات بد را از خدا سلب می کنیم . به جای اینکه بگوییم خدا عادل است میگوییم خدا ظالم نیست .
2- الهیات تشبیهی : اینکه صفات خداوند شبیه صفات انسان است .
3- الهیات تمثیلی : در جهان اسلام وجود وجود ندارد و در جهان مسیحت است . قائلند اگر به الهیات تمثیلی قائل نشویم یا باید الهیات تشبیهی را بپذیریم یا بگوییم اصلا نمی فهمیم . علم انسان غیر از علم خداست و سایر صفات مشترک بین انسان و خداست .
4- الهیات تشکیک وجودی : که این قول متکلمان شیعه از جمله ملاصدرا می باشد .
در قرن 18 به بعد سه نظریه ی میان غربی ها شکل گرفت :
1- پوزیتویسم منطقی : قائلند تنها موردی که علم آور است مواردی است که با حس و تجربه به دست بیاید . قضایای تجربی و تحلیلی را قبول داشتند .
2- نظریه ی ابطال گرایی : قائلند که گذاره های علمی گذاره هایی هستند که قابلیت ابطال داشته باشند مانند علوم تجربی . این ابطال پذیری رشد علم را به ارمغان می آورد .
3- نظریه ی تخریب پذیری اخروی : قائلند زبان دین در دنیا قابلیت اثبات ندارد و در این جهان بحث می شود .
حال باید ارتباط بین زبان دین و زبان قرآن را از دید گذاره های دینی شناختاری مطرح کرد که عبارت است از :
زبان ابراز احساسات : گذاره های کلامی و دینی واقعیت ندارد بلکه زبان شاعرانه ایی است . که تمایلات درونی را ابراز می کند .
نمادین بودن زبان دین : گذاره های کلامی و دینی واقعیت ندارد بلکه نماد و علامت اند و در امورات دینی یک گذاره خدا وجود دارد درست است .
آیینی و شاعری بودن دین : گذاره های دینی ربطی به صدق و کذب ندارد و یکسری شعار دینی برای مهار بشر است .
استاد در پایان فرمودند زبان قرآن زبان عینی است و امکان شناخت دارد چون شناخت فقط تجربی نیست هم حسی ، هم عقلانی ، هم شهودی و هم وحیانی می باشد و دین همه ی اینها را دارد قرآن کلام خداست و زبان قرآن شعائر و برای بیان احساسات نیست همین قرآن واقعیت های عینی است که با یک واسطه از خدا به پیامبر و از پیامبر به ما می رسد و زبان قرآن معنا دار و ناظر به حقیقت است و خطابات آن عمومی است . .