برگزاری نشست ((جایگاه علم و رسالت عالمان دینی))
بسمه تعالی
نشستی با طلاب در مورخه 28 /1396/09با موضوع (جایگاه علم و رسالت عالمان دینی ) در هفته پژوهش با حضورحجت الاسلام والمسلمین آقای فریح زاد استاد حوزه در مرکز تخصصی الزهراء سلام الله علیها برگزار گردید.
ایشان در ابتدا ارزش علم را بیان نموده و فرمودند که یک عالم دینی با یک عالم غیر دینی قابل مقایسه نیست و در ادامه استناد به آیه 9 سوره زمر نمودند و آیه را تلاوت نمودند.
أَمَّنْ هُوَ قانِتٌ آناءَ اللَّيْلِ ساجِداً وَ قائِماً يَحْذَرُ الْآخِرَةَ وَ يَرْجُوا رَحْمَةَ رَبِّهِ قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الَّذينَ يَعْلَمُونَ وَ الَّذينَ لا يَعْلَمُونَ إِنَّما يَتَذَکَّرُ أُولُوا الْأَلْبابِ
یکی از روش های تربیت، مقایسه خوبی ها و بدی ها و خوبان و بدان است. (أمن هو قانت) (هل یستوی الّذین یعلمون و الّذین لا یعلمون)وروایتی از پیامبر اکرم را بیان نمودند که پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله )فرمودند: (طلب العلم فریضة علی کل مسلم، الا ان الله یحب بغاة العلم )
طلب علم بر هر مسلمانی واجب است، همانا خدا جویندگان علم را دوست دارد.
واز امام صادق (ع) نیز روایتی نقل شده است: ( بر شما باد كه در دین خدا فقیه بشوید و بیابانى (جاهل) نباشید؛ زیرا هركس دستورات دین را فرا نگیرد، خدا در قیامت به او نظر نمىكند و عمل او پاكیزه نخواهد شد.)
و همچنین خداوند در سوره توبه آیه 122 می فرماید
(وَ ما كانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً فَلَوْ لا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَ لِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ)
و شايسته نيست مؤمنان همگى [براى جهاد] كوچ كنند. پس چرا از هر فرقهاى از آنان، دستهاى كوچ نمىكنند تا [دستهاى بمانند و] در دين آگاهى پيدا كنند و قوم خود را -وقتى به سوى آنان بازگشتند بيم دهند- باشد كه آنان [از كيفر الهى] بترسند؟
ایشان در ادامه تصریح نمودند :
در این آیه فرموده اند: که شایسته نیست مومنان همگی به سوی میدان جهاد کوچ کنند چرا از هر گروهی از آنان طایفه ای کوچ نمی کنند و طایفه ای در مدینه بماند تا در دین و معارف و احکام ا سلام آگاهی یابند و به هنگام بازگشت به سوی قوم خود آنها را بیم دهند شاید از مخالفت فرمان پروردگار بترسند و خودداری کنند.
همچنین در آیه 44سوره مائده فرموده اند:
(إِنَّا أَنْزَلْنَا التَّوْرَاةَ فِيهَا هُدًى وَنُورٌ يَحْكُمُ بِهَا النَّبِيُّونَ الَّذِينَ أَسْلَمُوا لِلَّذِينَ هَادُوا وَالرَّبَّانِيُّونَ وَالأحْبَارُ بِمَا اسْتُحْفِظُوا مِنْ كِتَابِ اللَّهِ وَكَانُوا عَلَيْهِ شُهَدَاءَ فَلا تَخْشَوُا النَّاسَ وَاخْشَوْنِ وَلا تَشْتَرُوا بِآيَاتِي ثَمَنًا قَلِيلا وَمَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولَئِكَ هُمُ الْكَافِرُونَ(
(همانا ما تورات را نازل کردیم (که) در آن، هدایت و نور است. پیامبران الهی که تسلیم فرمان خدا بودند، بر طبق آن برای یهود حکم می کردند و (همچنین) مربیان الهی و دانشمندان بر طبق این کتاب آسمانی که حفاظت آن به آنان سپرده شده بود و بر آن گواه بودند، داوری می کردند. پس (ای علما) از مردم نترسید (و احکام خدا را بیان کنید) و از (مخالفت با)من بترسید و آیات مرا به بهای اندک نفروشید. وکسانی که طبق آن چه خداوند نازل کرده حکم نکنند، پس آنان همان کافراناند)
و همچنین روایتی معاویه بن عمار از امام صادق (علیه السلام ) که فرمودند:
قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اَللَّهِ ع رَجُلٌ رَاوِيَةٌ لِحَدِيثِكُمْ يَبُثُّ ذَلِكَ فِي اَلنَّاسِ وَ يُشَدِّدُهُ فِي قُلُوبِهِمْ وَ قُلُوبِ شِيعَتِكُمْ وَ لَعَلَّ عَابِداً مِنْ شِيعَتِكُمْ لَيْسَتْ لَهُ هَذِهِ اَلرِّوَايَةُ أَيُّهُمَا أَفْضَلُ قَالَ اَلرَّاوِيَةُ لِحَدِيثِنَا يَشُدُّ بِهِ قُلُوبَ شِيعَتِنَا أَفْضَلُ مِنْ أَلْفِ عَابِدٍ
معاوية بن عمار گويد: به امام صادق (ع) گفتم: مردى است بسيار روايت از شما نقل كند و در ميان مردم منتشر سازد و در دل آنها پابرجا كند و هم در دل شيعيان شما، و بسا يك شيعه عابد باشد كه اين قدر روايت ندارد، كدام فاضلترند؟ فرمود: مرد پر روايتى كه وسيله تثبيت عقيده شيعيان ما باشد بهتر از هزار عابد است.
استاد روایتی از امام علی (علیه السلام )نقل فرمودند که:
امام علی (علیه السلام) میفرمایند: «الْفَقِیهُ كُلُّ الْفَقِیهِ مَنْ لَمْ یُقَنِّطِ النَّاسَ مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ وَ لَمْ یُؤْیِسْهُمْ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ وَ لَمْ یُؤْمِنْهُمْ مِنْ مَكْرِ اللَّهِ؛ فقیه و عالم کامل کسی است که مردم را از رحمت الهی نومید نکند، و از لطف و محبّت او مأیوس نسازد، و (در عین حال) از مجازاتهای غافلگیرانهی او ایمن ننماید)
فقیه به تمام معنی و کامل کسی است که دارای این سه صفت باشد:
اول:مردم را از رحمت خدا مأیوس نکند و همواره آیه یأس نخواند.
دوم:
آنها را از روح خدا مأیوس نکند. ناامیدی از رحمت خدا در مقابل گناهان است، یعنی اگر مردم گناهی انجام دادند، کسی نگوید که شما اهل معصیت هستید و رحمت خدا شامل شما نمیشود و مثلاً من با شما صحبت نمیکنم، بلکه درهای توبه و رحمت را باز بگذارد، و آنان را به توبه و بازگشت سوق دهد.
سوم:
فقیه کسی است که مردم را از (مکر) خدا در امان ندارد. مکر دو قسم است: یکی مکر پسندیده که همان چارهاندیشی برای انجام دادن کار خوب و تدبیر در امور است؛ مثلاً برای پیروزی مسلمانان و یا حلّ مشکل اقتصادی و یا صلح بین دو گروه مسلمانان نقشه و تدبیری بیندیشد. قسم دوم، مکر مذموم است و آن، این است که با مکر و نقشه کشی بخواهد ضرری به کسی بزند. مکری که به نام خدا نسبت داده میشود، همان چارهاندیشی خوب است. منظور از عدم ایمن نمودن از مکر خدا در این حدیث آن است که فقیه به مردم برای انجام گناه چراغ سبز نشان ندهد، بلکه آنها را از نافرمانی خداوند بترساند.
و همچنین روایتی از امام صادق را بیان نمودند که فرمودند:
إنّ العالِمَ إذا لم یَعمَلْ بعِلمِهِ زَلَّت مَوعِظَتُهُ عنِ القُلوبِ کَما یَزِلُّ المَطَرُ عنِ الصَّفا .
امام صادق علیه السلام : عالم هرگاه به علم خود عمل نکند، پند او از دل ها فرو غلتَد، آن گونه که باران از روی تخته سنگ فرو می غلتد.
انسان به دنبال محبوب میرود، خواه محبوبش (الله) باشد و یا (دنیا و مظاهر) آن و به همان نسبت تعریف میشود و ارزشمند میگردد. چنان چه حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام در آن سخنهای گوهربار با کمیل میفرماید: «هلاکند جمع کنندگان مال، در حالی که ظاهراً زنده هستند – علما باقی هستند، تا وقتی روزگار باقی است». و بعد تشریح میکنند که (مال) فانی است و (علم) باقی. پس طبعاً هر کس فانی را هدف قرار دهد، خودش نیز فانی میشود و هر کس باقی را هدف قرار دهد، خودش نیز باقی میشود.
و استاد در پایان نتیجه این نشست را اینگونه بیان نمودند و فرمودند:
رسالت عالمان دینی ، مرزبانی فرهنگی از دین، نگاهبانی و نشر علوم دینی در جامعه و پیشتازی در امر جهاد با دشمنان اسلام است